راهکارهایی برای افزایش سواد داده ای در میان مشتریان و کارمندان
همانطور که دستگاه چاپ گوتنبرگ، جمعیت عمدتاً بیسواد اروپایی را به گروهی از خوانندگان تبدیل کرد، ما نیز به معادلی برای دستگاه چاپ برای دادههای سازمانی نیاز داریم. هر چقدر هم که بخواهیم از امکانات دادهها برای تحقق تحول دیجیتال سخن بگوییم، بدون افزایش سواد داده، این امکانات محقق نخواهند شد. خوشبختانه، راههایی برای بهبود سواد داده در بین کارمندان و مشتریان وجود دارد.
چرا سواد داده مهم است
اگرچه ما اغلب بر فناوریهایی که دادههای بزرگ را ممکن میسازند، از آپاچی آیسبرگ گرفته تا گوگل بیگکوئری، تمرکز میکنیم، اما این فناوریها بدون افرادی که دادههای پشت آنها را درک کنند، شکست میخورند. همانطور که سوتلانا سیکولار از گارتنر بیش از یک دهه پیش اعلام کرد، “یادگیری هادوپ آسانتر از یادگیری کسب و کار شرکت” یا دادههای آن است.
←برای خرید کرک لایسنس تبلو Tableau با تمام ویژگی ها کلیک کنید
ظرافتهای دادهها – دانستن اینکه چه سوالاتی باید از آن دادهها پرسیده شود و درک سیگنال در میان همه سر و صداها – برای تسلط بر آنها بسیار مهم است و به عنوان پیش نیاز تسلط بر فناوریهای داده عمل میکند. از این رو، یک مقاله جدیدتر گارتنر ادامه داد: «داشتن سواد داده ای – داشتن توانایی درک، به اشتراک گذاشتن دانش مشترک و گفتگوهای معنادار در مورد دادهها – میتواند سازمانها را قادر سازد تا فناوریهای موجود و نوظهور را به طور یکپارچه اتخاذ کنند.»
متأسفانه، همانطور که یک نظرسنجی بزرگ اکسنچر نشان داد، تنها ۲۱٪ از بیش از ۹۰۰۰ نفر مورد بررسی احساس میکردند که سواد دادهای دارند. بدون سواد دادهای، سیل دادهها ما را غرق خواهد کرد، نه اینکه نحوه مراقبت از مشتریان یا تعامل با کارمندان را تغییر دهد. بنابراین، چگونه سواد دادهای را افزایش دهیم؟
نکاتی برای افزایش سواد دادهای در سراسر سازمان شما
گارتنر در میان منابع دیگر، طیف وسیعی از پیشنهادات را برای چگونگی ایجاد یک برنامه سواد دادهای توسط مدیران ارشد داده برای سازمانهایشان ارائه میدهد. نکات دیگر برای افزایش سواد دادهای در سطح شرکت شامل تمرکز بیشتر بر داده به جای فناوری، به ویژه در فرآیندهای تصمیمگیری است.
تمرکز بیشتر بر داده در مقابل فناوری
همانطور که یک تحلیل از دانشکده مدیریت MIT Sloan توضیح داد، درک هدف مهم است. سواد دادهای توانایی خواندن، کار با، تجزیه و تحلیل و بحث با دادهها است. تأکید باید بر درک و استفاده از دادهها باشد، نه لزوماً ابزارهایی که برای دریافت یا تجزیه و تحلیل آن دادهها استفاده میشوند.
سیندی هاوسون، مدیر ارشد استراتژی داده در ThoughtSpot، گفت: «اگر اکنون ۸۰٪ روی فناوری و ۲۰٪ روی دادهها هزینه میکنیم، آن را تغییر دهید – فناوری را بسیار آسان کنید تا بتوانید زمان بیشتری را صرف دادهها کنید.»
اساس هر برنامه خوب سواد داده، تمرکز قوی بر دادهها است، نه فناوری.
آموزش مهارتهای داده را ایجاد کنید
با توجه به این نکته، گام بعدی ایجاد یک آکادمی مهارتهای داده در سازمان، ترجیحاً با پشتیبانی اجرایی است. به جای تلاش برای القای یک دیدگاه کلی از اهمیت دادهها، این برنامه باید متناسب با نیازهای خاص و منابع داده یک شرکت خاص تنظیم شود.
به همین ترتیب، شرکت باید از مثالهایی استفاده کند که ماهیت چندوظیفهای دارند و روشن کنند که چگونه دادهها میتوانند در سراسر شرکت مفید باشند. اگرچه برخی از مهارتها، مانند آمار یا جستجو، میتوانند دلهرهآور به نظر برسند، تأکید بر استفاده موفقیتآمیز از آنها میتواند یادگیری آنها را هم توصیهشده و هم قابل دستیابی جلوه دهد.
دادهها را در فرآیندهای تصمیمگیری بگنجانید
در مرحله بعد، اطمینان حاصل کنید که دادهها بخش کلیدی و بدیهی تصمیمگیری هستند. سواد داده به اندازه هر چیز دیگری یک پدیده فرهنگی است و وقتی مدیران اجرایی اصرار دارند که تصمیمات خود را با دادههای بالقوه نامطلوب بررسی کنند، این پیام را میفرستند که دادهها مهم هستند.
اگر سازمان دادهها را از طریق داشبوردها و سایر ابزارها در اختیار کارمندان قرار دهد، این امر دو چندان اهمیت پیدا میکند، به طوری که آنها بتوانند از دادهها برای پشتیبانی یا به چالش کشیدن تصمیمات گرفته شده استفاده کنند. به عبارت دیگر، هرچه مدیران و سایر مدیران اجرایی وابستگی بیشتری به دادهها نشان دهند، القای فرهنگ دادهمحور به طور کلی آسانتر میشود.
چگونه سواد دادهای را در میان مشتریان خود افزایش دهیم
مشتریانی که در زمینه دادهمحوری مهارت دارند، اگر از دادهها برای کمک به تصمیمگیریهای آگاهانه استفاده شود، میتوانند وفادارترین مشتریان شما باشند. به عنوان مثال، من عاشق مقررات فدرال ایالات متحده هستم که رستورانهای زنجیرهای ملی و سایر ارائهدهندگان مواد غذایی را مجبور به ارائه اطلاعات کالری میکند. این به من کمک میکند تا در مورد آنچه میخورم، تصمیمات متفکرانهای بگیرم.
بله، این بدان معناست که من تقریباً هرگز آن برگر ۱۰۰۰ کالری از شیکشاک را نمیخورم یا حداقل سیبزمینی سرخکرده و شیک را با آن نمیخورم، اما این کار دادههای بیشتری را در مورد آنچه مشتریان بالقوه میخواهند به فروشنده میدهد. با ارائه دادهها برای اطلاعرسانی به تصمیمات مشتری، به شرکت کمک میکند تا دادهمحورتر شود.
مثال غذا یک مثال ساده برای درک است، که قاعده اصلی برای کمک به افزایش سواد دادهای مشتریان است. درست مانند سواد دادهای در داخل سازمان، سواد دادهای مشتری به قابل دسترس، آسان برای یافتن و آسان برای تفسیر کردن دادهها بستگی دارد. این یکی از نوآوریهای اولیهای است که AWS به محاسبات ابری آورده است: قیمتگذاری آسان برای درک و پرداخت به ازای مصرف. برای درک مدل یا دادههای پشت آن نیازی به مدرک دکترا نبود.
به طور خلاصه، شرکتهای موفق سواد داده را به عنوان یک جزء کلیدی از محصولی که میفروشند، در نظر میگیرند. شرکتها با توانمندسازی کارمندان و مشتریان برای تصمیمگیریهای آگاهانهتر و مبتنی بر داده، خود را در موقعیتی قرار میدهند که وفاداری کارمندان و اعتماد مشتری را به دست آورند.
مقاله های مرتبط:
1- نقش ادراک کارکنان در تغییر سازمانی
2- استراتژی مدیریت داده چیست و چگونه آن را بسازیم ؟
3- حداقل سازی داده چه کاربردی دارد؟
4-داشبورد سازی در نرم افزار تبلو و تجسم داده ها